اختلال های روانی و رفتاری اختصاص به گروه خاصی ندارد: این اختلال ها در همه افراد، از همه مناطق، همه کشورها و همه جوامع یافت می شود . بر پایه برآوردهای گزارشهای سازمان جهانی بهداشت در سال 2001 ، حدود 450 میلیون نفر، به بیان دیگر از هر چهار نفر یک نفر از اختلالات روانی رنج می بردند. در سراسر جهان. یک پنجم نوجوانان زیر 18 سال از اختلال های رشد یا اختلال های هیجانی- عاطفی رنج می برند. از هر هشت نفر یک نفر دارای اختلال روانی است. در میان کودکان محروم
نرخ یک در پنج است. اختلالات روانی و عصبی 13٪ از کل معلولیت را تشکیل می دهد.
مشکلات روانشناختی، از جمله افسردگی، استفاده از الکل، بیماری اسکیزوفرنیا و اختلال اجباری از ده علت اصلی معلولیت در سراسر جهان به شمار می رود. برآورد شده است که درسال 2020 بیماری های اعصاب و روان 15٪ از معلولیت ها را در سراسر جهان را تشکیل می دهد. تأثیر اقتصادی اختلالات روانی بر جوامع و خانواده ها گسترده، بلند مدت و شگفت انگیز است. این
اختلالات طیف گسترده ای از هزینه ها را به افراد، خانواده ها و جوامع تحمیل می کند. در ایالات متحده آمریكا كل هزینه های سالانه مربوط به اختلالات روانی به 147 میلیارد دلار رسیده است، یعنی بیش از هزینه های ناشی از سرطان، بیماری های تنفسی یا ایدز.
از سوی دیگر هزینه ها با افزایش مدت زمان اختلالات درمان نشده (به دلیل عدم درمان به موقع) و ناتوانی ناشی از آنها بیشتر می شود. هزینه های اقتصادی بیماری روانی بسیار زیاد است و به راحتی قابل اندازه گیری نیست. افزون بر آن هزینه های خدمات بهداشتی و اجتماعی، از دست دادن شغل، کاهش بهره وری، بالا رفتن سطح جرم و جنایت و ایمنی عمومی و تأثیر منفی مرگ و میر زودرس، به هزینه های یاد شده افزوده می شود.
برای کاهش بارهای بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی اختلالات روانی ضروری است که کشورها و جوامع توجه بیشتری به پیشگیری و ارتقا سلامت روان در سطح برنامه ریزی ، قانونگذاری ، تصمیم گیری و تخصیص منابع در کل سیستم مراقبت های بهداشتی داشته باشند.
مشکل اولیه ای که پژوهشگران، کارشناسان و سیاست گذاران بهداشت روان در این زمینه با آن روبرو هستند مربوط به شباهت ها و مرزهای بین مفاهیم بهداشت روان و بیماری روانی و بین پیشگیری و ارتقا. بهداشت روانی است. تعریف سلامتی را "وضعیتی کامل از نظر جسمی، روانی و اجتماعی دانسته اند .(سلامت و نه صرفاً عدم وجود بیماری، از این رو، سلامتی شامل عملکردهای ذهنی، جسمی و اجتماعی است که بسیار نزدیک و به هم وابسته هستند. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد بیماری های روحی و جسمی ممکن است همراه با یک بیماری دیگر بوده و یا به دنبال آنها بروز کنند. همچنین شواهد دیگری نشان می دهند که اختلالات روانی خطر بیماری های جسمی را افزایش می دهد و بر عکس.
ارتقا سلامت روان اغلب به سلامت روان مثبت اشاره دارد. هدف گسترش و ارتقا بهداشت روان آن است که بر عوامل تعیین کننده سلامت روان تأثیر بگذارد؛ افزایش سلامت روان مثبت، کاهش نابرابری ها، ایجاد سرمایه اجتماعی، ایجاد سلامت
و امید به سلامت در کشورها و گروه ها از دیگر هدف های بهداشت روان است.