• در روانشناسی افسردگی یه یک حالت خلقی یا هیجانی گفته می شود که با احساس بی ارزشی ( نسبت به خود ) احساس گناه و کاهش توانایی لذت بردن از پدیده های زندگی مشخص می شود.
  فردی که افسرده است معمولاً چند علامت از علامت های زیر را تجربه می کند:
• احساس غمگینی،
  اامیدی یا بدبینی،
• عزت نفس پایین و گرایش به کم بها دادن به خود،
  کاهش یا از دست دادن توانایی لذت بردن از فعالیت های معمول زندگی،
  کاهش انرژی یا نیروی زندگی،
  کندی جریان اندیشه یا کردار،
  از دست دادن اشتها،
  خواب مختل یا بی خوابی...

افسردگی از اندوه ساده و یا سوگواری که در آن پاسخ های هیجانی مناسب در برابر از دست دادن یک فرد یا چیزی مورد علاقه، دیده می شود، تفاوت دارد. جایی که زمینه روشن برای ناشاد بودن یک فرد، وجود دارد. افسردگی زمانی تشخیص داده می شود که خلق افسرده به صورت نامتناسبی طولانی تر یا شدیدتر از رویداد معینی است. تفاوت میان طول مدت افسردگی، شرایطی که در آن افسردگی رخ می دهد و دیگر ویژگی های معینی که سبب طبقه بندی افسردگی در زیرگونه های متفاوت می شود، وجود داشته باشد.
سه زیرگونه این نابسامانی خلقی: اختلال دوقطبی، اختلال افسردگی اساسی ( افسردگی بالینی ) و اختلال افسردگی پایدار، هستند.

ویژگی ها و علت های افسردگی
افسردگی احتمالاً شایع ترین شکایت روانپزشکی است و پیش از دوران باستان در یونان توسط پزشکان تشریح شده است. بقراط پزشک یونانی آن را ملانکولی می نامید. دوره بیماری از یک فرد تا فرد دیگر بسیار متفاوت است. می تواند بسیار ملایم یا شدید باشد. مزمن و یا حاد باشد.
افسردگی درمان نشده می تواند به طور متوسط تا 4 ماه و یا بیشتر به درازا بکشد. میزان شیوع افسردگی در زنان دوبرابر مردان است.
سن معمول آغاز افسردگی، دهه 20 زندگی است، اما در هر سنی ممکن است رخ دهد.
افسردگی می تواند علت های گوناگونی داشته باشد. رویدادهای ناگوار زندگی می تواند فرد را در برابر بیماری افسردگی آسیب پذیر کند و یا سبب شکوفا شدن یک دوره افسردگی شود.
فکرهای منفی در باره خود و جهان پیرامون خویش نیز در پیدایی و حفظ علایم افسردگی نقش دارند. به هر روی به نظر می رسد که سازوکارهای زیست-شیمیایی این اختلال، نارسایی در تنظیم رهاسازی یک یا چند پیام رسان عصبی در مغز به ویژه " نوراپی نفرین " و " سروتونین " نقش داشته باشد.
کاهش میزان فعالیت این مواد شیمیای در مغز می تواند دلیل خلق افسرده در برخی مبتلایان به افسردگی باشد.

افسردگی همچنین با اختلال حرکات سریع چشم در خواب همراه است. منطقه ای از مغز که به نام " آمیگدال " شناخته می شود، دربر دارنده "پی یاخته ها " یی ( سلول های عصبی ) در ساقه مغز است که به نظر می رسد در حرکات سریع چشم در خواب (REM) موثر باشد. منطقه آمیگدال همچنین در پردازش افکار منفی نقش دارد و ممکن است بزرگتر ، فعال تر باشد و از این رو در گروهی از افراد افسرده، با اختلال همراه گردد.

گرچه اهمیت این ارتباط ها هنوز ممکن است نیاز به بررسی های بیشتری داشته باشد، اما پیوند میان افسردگی، اختلال در (REM) و ناهنجاری های آمیگدال به راه های تازه ای در زمینه پژوهش در زیست - پی شناسی و درمان افسردگی انجامیده است.

منبع:
Encyclopedia Britanica
Depresion, psychology...
.