دسترسی سریع


برای شرکت در تست ها و یا مشاهده نتایج و تفسیر آزمون ها از این بخش استفاده نمایید

اختلال های شخصیتی و آسیب به کارکردهای اجتماعی و شغلی

تفسیر ارتباط میان اختلالات شخصیتی و اختلال در کارکرد اجتماعی اغلب دشوار است زیرا هر دو مجموعه، تحت تأثیر خلق و خوی افسرده هستند و معمولاً هر دو به کمک ابزارهای خود گزارشی ارزیابی می شوند. پژوهشی بر روی یک جمعیت غیر بالینی از دانشجویان مقطع کارشناسی نشان داد که شدت اختلال های شخصیتی  و اختلال در عملکرد اجتماعی هر دو با میزان اضطراب و افسردگی کنونی فرد ارتباط دارند.

مفهوم اختلال عملکرد اجتماعی، نقش تا اندازه ای مبهم در تعاریف مربوط به اختلال های شخصیت  دارد. عملکرد اجتماعی و حرفه ای درافراد دچار اختلال های روانشناختی شدید از نظر بالینی بخشی از تعریف کلی اختلال شخصیت در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ( (DSM-IV-TR به شمار می رود( انجمن روانپزشکی آمریکا، 2000) اما به طور اختصاصی در مجموعه معیارهای تشخیصی افراد دچار اختلال های شخصیت  گنجانیده نشده اند. البته برخی از معیارهای فردی واقعاً نشان دهنده اختلال عملکرد اجتماعی هستند. نمونه هایی از این مورد عبارتند از: "الگویی از روابط میان فردی ناپایدار و شدید که پیوسته میان دو حد" آرمان گرایی افراطی" از یک سو  و" نبود معیارهای ارزشی" از سوی دیگر(اختلال شخصیت  مرزی)" و "بی مسئولیتی پیوسته"، که با عدم موفقیت پی درپی در دنبال کردن رفتار مداوم شغلی یا بی مبالاتی به تعهدات مالی مشخص می شود (اختلال شخصیت  ضد اجتماعی)". افرادی که متناسب با این ویژگی ها هستند، لزوماً باید دچار کاستی های چشمگیر اجتماعی باشند. با این حال، برخی از مجموعه معیارها ی تشخیصی در بر دارنده ویژگی هایی هستند که ممکن است به طور خودکار با اختلال کارکرد اجتماعی در ارتباط نباشد. نمونه ای از این مورد: "به طورغیرمعمول گرایشی به خطرکردن یا انجام فعالیت های جدید ندارد؛ زیرا ممکن است انجام آن کارها سبب سرافکندگی او شود (اختلال شخصیتی اجتنابی)"؛ "یا پیوسته از ویژگی های ظاهری خود برای جلب توجه دیگران بهره می گیرند" (اختلال شخصیتی هیستریونیک).  

به طور کلی شاید بتوان افرادی را دید که متناسب با هر یک ازویژگی های یاد شده باشند، اما با وجود این بتوانند در سطح نسبتاً بالایی در هر دو زمینه ی شغلی و اجتماعی عملکرد مناسب داشته باشند. به دلیل نقش مبهم اختلال عملکرد اجتماعی در بسیاری از مجموعه معیارها ی تشخیصی برای اختلال های محوردو، تأکید اصلی در تصمیم گیری های تشخیصی ممکن است بر شمار ویژگی های اختصاصی باشد تا ترکیبی از ویژگی هایی که به روشنی اختلال معنادارکارکردهای اجتماعی را در پی دارد. با این وجود، ارتباط میان اختلال های شخصیتی و اختلال عملکرد اجتماعی بسیار مهم است.

گروهی از پژوهشگران که داده های خود را به کمک شماری از پزشكان و روانپزشكان برای ارزیابی میزان اختلال یا پریشانی مرتبط با معیارهای گوناگون برای بیماری ها و اختلال های مختلف گردآوری کرده اند، در زمینه اختلال ها و معیارهای مربوط به میزان و سطح اختلال برای تشخیص، با تفاوت های چشمگیری روبه رو شده اند. آنها دریافتند که کسانی که دچار برخی اختلال های شخصیتی مانند وسواس و اجبار و هیستری هستند ممکن است تنها با پاره ای نارسایی های جزئی تشخیص اختلال شخصیتی گرفته باشند، زیرا معیارهای تشخیصی این اختلال ها تنها مربوط به علامت ها و ناراحتی های ملایم است.